کد مطلب:27700
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:27
عبادت عارفانه علي(ع) چگونه بود؟
چون ايمان عليّ بن ابيطالب(ع) براساس شناخت شاهدانه او ايمان به شهادت بود نه ايمان به غَيْب، عبادت خدا را به عنوان زيارت او تلقي ميكرد و در تفسير «قد قامت الصلاة» چنين فرمود: «حانَ وَقتُ الزياره و المناجاة و قَضاء الحَوائج و دَرك المُني و الوُصول إِلي الله عزّ و جلّ و إلي كَرامته و غفُرانه و عَفوه و رِضوانه» (توحيد صدوق، ص124، ح1)؛ يعني هنگام زيارت معبود و شهود او فرا رسيده است؛ زيرا در نماز، بنده با خدا سخن ميگويد و او را مخاطب خود مييابد.
عليّ بن ابيطالب(ع) كه خود عمود دين است، نماز را كه مصداق ديگري از عمود دين است، شهود الهي و زيارت معبود ميداند. كسي كه به زيارت جميل محض نايل ميشود هرگز خود را نميبيند، چه رسد به شهود خود. قهراً موجودات ديگر در منظر او در محاقند.
چنين عارف شاهدي نه سوادگرانه خدا را ميپرستد، و نه بردگانه او را عبادت ميكند، بلكه آزادانه وي را ميپرستد به طوري كه نه تنها از هر چه رنگ «تعلق» دارد آزاد است، بلكه از هر چه صِبغه «تعيّن» دارد حُرّ است: «إنّ قوماً عَبدوا الله رغبةً فَتِلك عِبادة التُجّار وَ إِنَّ قوماً عَبدوا الله رَهبة فتِلك عِبادة العبيد و إنّ قوماً عبدوا الله شكراً فتلك عبادة الأحرار» (نهج البلاغه، حكمت 237.)؛ «لو لم يتوعّد الله علي معصيته لكان يَجِب أَن لا يَعصي شُكراً لنِعمه» (همان، حكمت 290) چون عبادت عليّ بن ابيطالب(ع) شاهدانه بود نه عابدانه، يا زاهدانه يا تاجرانه و مانند آن، و شاهد كاملْ هر چيزي را از منظر شهود مينگرد، نه از منظر اراده خود يا ميل ديگران؛ در هر مورد كه شهود وي عنايت دارد آن جا را مشاهده ميكند و ميبيند و ميشنود و توجّه دارد و در هر موردي كه شهود وي عنايت ندارد، بيتوجّه است.
از اينرو كاملاً بين دو قضيه تاريخي مأثور درباره آن حضرت(ع) ميتوان جمع كرد: يكي آن كه پيكان تير را از پاي آن حضرت در سجده نماز بيرون آوردند و آن حضرت عنايت نداشت و ديگري آن كه مستمندي در حال ركوعِ آن حضرت درخواست كمك كرد و آن حضرت(ع) توجّه كرد و شنيد و اشارت كرد و انگشتر از دست مبارك آن حضرت به دست سائل رسيد. اين اثبات و آن نفي، و آن عدم توجّه و اين عنايت هر دو از منظر شهود معبود بود. از اينرو جاي تعجّب يا سؤال نيست؛ زيرا نماز كه عمود دين است، ستون خيمه معراج و مناجات خواهد بود و نمازگزار در عروج به سوي معبود و در نجواي با اوست. بنابراين، مجاري اداركي او مانند چشم و گوش، و مجاري تحريكي وي مانند دست و پا در اختيار معبود است، نه در اختيار خود عابد. از اينرو هر چه جنبه خَلْقي دارد مغفول است و هر چه صِبْغه الهي دارد معقول و مقبول و معمول.
شاهد تحليل ياد شده داستان مبسوطي است كه عصاره آن اين است: دو شتر فربه براي رسول اكرم(ص) به عنوان هديه فراهم شد. آن حضرت ... به اصحاب فرمود: آيا در بين شما كسي است كه دو ركعت نماز با وضو و خشوعِ تمام، اجزا و شرايط آن را به جا آورد و به هيچوجه درباره دنيا نينديشد، تا من يكي از دو ناقه را به او بدهم. فقط عليّ بن ابيطالب(ع) مدعي شد و ... چنين نمازي را انجام داد. جبرئيل نازل شد و عرض كرد: خدا بر تو سلام ميكند و ميگويد يكي از دو شتر را به علي(ع) عطا كن. رسول اكرم(ص) فرمود: شرط، آن بود كه به چيزي از امور دنيا فكر نكند و علي(ع) در تشهد به فكر اين بود كه كدام شتر را دريافت كند. جبرئيل گفت... فكر علي(ع) آن بود كه فربهتر و بزرگتر را بگيرد و نحر كند و براي وجه الله صدقه دهد و اين فكر الهي بود، نه دنيايي و رسول گرامي(ص) گريست و هر دو شتر را به عليّ بن ابيطالب(ع) داد. آن حضرت نيز هر دو شتر را نحر كرد و هر دو را صدقه داد. (مناقب ابن شهر آشوب 2/20)
خلاصه آن كه، عبادت علي بن ابي طالب عارفانه بود، نه حكيمانه و نه متكلّمانه، و چون عبادت عارفانه فوق عبادتهاي ديگر است نه در عرض آنها، همة كمالات عبادي آنها را داراست، با افزايش ويژه.
: آية الله جوادي آملي
حيات عارفانة امام علي(ع)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.